دلت را سپردی به من و وعده همیشگی دادی،
گفتی که با من همیشه چشمه زلال عشق در قلبت میجوشد؛
گفتی همیشه آرامی همیشه به امید بودنم زنده میمانی؛
مدتی است که روزها، سرد گذشته؛از سردی هوا، آب چشمه ی عشقت یخ بسته؛
رگهای قلبم بی آب است به یک کویر خشک رسیدن هم بهتر از باریدن باران است؛
فصل عشق تو، رو به خزان است با تو بودن مثل رفتن به سوی یک کلبه ی بی نام و نشان است؛
بی خیال، از عشق نگو برایم بهانه ات را بیاور که منتظر شنیدن آنم؛
تو هنوز کتاب عشق را نخوانده ای و آمده ای به سراغ صفحه آخرش،
هنوز باران عشق را ندیده ای و زیر آسمان آفتابی نشسته ای به انتظار باریدنش؛
اول بیا و بعد بگو میخواهی بروی تو هنوز نیامده داری میروی؛
اگر این است امروز تو ،وای به حال فردایت دیگر حوصله ندارم سر کنم با غمهایت؛
بارها رفتی و خودم آمدم به سراغت، اینبار دگر حتی نمینشینم چشم به راهت؛
باور اینکه تو از خوبها نیستی برایت بسی دشوار است اما این دست خودت نیست تو همینی؛
دیدنت حالم را خراب میکند ،زین پس به جای تو با تنهایی قرار میگذارم،
اینگونه قلبم با تنهایی روزهایش را فردا میکند؛
دلت به حالم نسوزد،اینک این حال من است که سوخته، چشمهای خیسم،
به انتهای جاده ای که تو را در آن ندارد چشم دوخته و میشمارد
ثانیه هایی که از رویاهایم فراری اند؛
به جای نفس آه میکشم و به جای غم حسرت میخورم ؛خاطره هایم را جا میگذارم
و دیگر جای قدمهایت پا نمیگذارم
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط مهدی در تاریخ 1348/10/11 و 12:50 دقیقه ارسال شده است | |||
کوچکتر که بودیم ایمانمان بزرگتر بود
هر کی ، هر حرفی میزد باور میکردیم آخه اون وقتها دروغ گو دشمنِ خدا بود |
این نظر توسط سعید در تاریخ 1348/10/11 و 22:15 دقیقه ارسال شده است | |||
افسار دلم دست خدا بود چنین شد.
ای وای اگر دست خودم بود چه میشد؟ مقصود دلم مهر و وفا بود چنین گشت. گر مقصود دلم جور و جفا بود چه میشد!!! بازم به ما سر بزن خوشحال میشیم |
این نظر توسط asghar در تاریخ 1348/10/11 و 11:47 دقیقه ارسال شده است | |||
عاشق صدای شرشر باران
عاشق پنجره های خیس باران خورده و عاشق کوچه های نمناک انتظار من عاشقم... عاشق شب های پرستاره و مهتابی در کوچه پس کوچه های دلواپسی و دلتنگی در انتظار دیدار یک آشنا من عاشقم... عاشق پاکی و معصومیت عاشق نگاهی پاک و بی ریا عاشق سبزی و بهارو عاشق تمام شقایق هایی که عاشقند عاشق تو عاشق با تو بودن و بدون تو من عاشق هیچ چیز نخواهم شد |
این نظر توسط ایوب در تاریخ 1348/10/11 و 13:50 دقیقه ارسال شده است | |||
منتظرم،منتظر شادی ام.
مسافر یه قایق بادی ام |
این نظر توسط ایوب در تاریخ 1348/10/11 و 3:15 دقیقه ارسال شده است | |||
کاش زمان در دستانم بودتالحظه ی باتوبودن راآنقدر طولانی میکردم تا برای بی تو بودن وقتی باقی نمی ماند |
این نظر توسط shima در تاریخ 1348/10/11 و 11:17 دقیقه ارسال شده است | |||
slm sera joooooooooooooooooon webed ahkaresh bod |
درباره ما
★_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_★ تـَـلخ تریـטּ خُـבاحافظے ِعُمرم ! خـבاحافظـ ـ ــ . . . تَـنہا خواسته ام ایـטּ بوב ڪہ نگاهَـم ڪنـב و او هـم بگویَـב خـבاحافظـ ـ ــ . . . اَمّـ ـ ـــا انگــــــــــار בیگر ارزشــ ِ یڪ خـבاحافظـے را هَـم نـבاشتـم. . .
اطلاعات کاربری
آرشیو
نظرسنجی
دخملی یاپسمل
پیوندهای روزانه
آمار سایت
کدهای اختصاصی